نویسنده: سیامک باقری چوکامی
 
ضرب المثل ها در کنار سایر عناصر فرهنگ عامه، مانند چیستان، کنایه ها و... بخشی از زبان گفتار را شکل می دهند که عمیقاً ریشه در سنت های شفاهی مردم دارد. صورت کوتاه ضرب المثل نتیجه ی انتقال شفاهی آن هاست. مردمان یک جامعه، هنگامی که تجربیات و اندوخته های خود و گذشتگان را به صورت حقایقی پذیرفته شده و مسلم می یابند، آن ها را به صورت جملاتی کوتاه، در قالب های نظم یا نثر بیان می کنند تا هنگام استفاده از آن ها مخاطب را به فکر عمیق فروبرده و در او تأثیری ماندگار بر جای گذارد. لذا ضرب المثل ها در واقع عصاره ی خرد جمعی یک ملت است که در گذر زمان صیقل یافته و سینه به سینه به دست ما رسیده است.
در کشور ما به دلیل سابقه ی کهن، ضرب المثل های فراوانی وجود دارد. اگرچه در اقوام مختلف ایرانی این ضرب المثل ها دارای تفاوت هایی در زبان و لهجه است، ولی بسیاری از آن ها به جهت معنا و یا مفهوم مشترک هستند. به برخی از ضرب المثل ها در میان هم وطنان عرب خوزستان اشاره می شود:

1. َبندِالکِذبِ قَصیِرٌ.

بند، دروغ کوتاه است. این ضرب المثل به ناپایداری دروغ اشاره دارد و در مذمت دروغ گویی است که در فرهنگ دینی نیز بسیار در مذمت آن سخن گفته شده است.

2. اَللَّحم ما یَنعَزل مِنِ العَظُم

گوشت از استخوان جدا نمی شود. یعنی اقوام و خویشان مانند گوشت و استخوان هستند که پشتیبان همدیگرند و از هم جدا نمی شوند.

3. فَرسَک غایَرَه

اسبت دور گرفته، و دارد تند می دود. این ضرب المثل را در خصوص کسی به کار می برند که تندتند صحبت می کند.

4. اَلفَرَسُ نَفس الفَرَسِ بَس ایلالِها اِمبَدَّل

اسب همان اسب است، تنها یال هایش تغییر کرده. این ضرب المثل در زبان فارسی نیز به صورت های مختلف به کار رفته است از جمله « همان آش و همان کاسه ».

5. بَعدَهُ ما رَکَبُ هَزِّ اِرلَیه

هنوز سوار اسب نشده، پاهایش را تکان داد. این ضرب المثل در فارسی به صورت های مختلف از جمله: « هنوز غوره نشده مویز شده » آمده است.ِِ

6. بَعدَهُ ما شَرالَه اِحصان حَطلَهُ مَعلَف

هنوز اسب نخریده، برایش آخور گذاشته. این ضرب المثل که حکایت از ترجیح کارهای فرعی بر کارهای اصلی و پررنگ تر شدن حاشیه از متن دارد، در زبان فارسی نیز به کار می رود.

7. اَلحصان نَفسِ الحِصانُ لَکنِ السَّریا اِمبَدَل

یعنی اسب همان اسب است، فقط زینش را عوض کردند. این مثل نیز در فارسی به این صورت به کار رفته است: « خر همان خر است، فقط پالانش عوض شده ».

8. اِبعِدِ ذَراعُ تَعزُ گامَهُ

یک ذرع دور شو تا یک قامت عزیز شوی. این ضرب المثل در سایر نقاط کشورمان نیز تکرار شده است از جمله: « دوری و دوستی ».

9. اَبوالبَناتِ مَرزُوگ

مرد دختردار، روزی دار است.

10.اَحَنُّ مِنِ الاُمِ دایَه المَلاگَّه

کسی که از مادر بهتر است، دایه ی مجیز گو است. این ضرب المثل در میان هم وطنان فارسی زبان به صورت کنایه و به صورت « دایه ی مهربان تر از مادر » به کار می رود.

11. اِخذِ فالهَه مِن اَطفالهَ.

حرف راست را از بچه بشنو.

12. اِخذَهُ عَلی مایَهُ

با هر کسی به سیاق خودش رفتار کن. این ضرب المثل که در ادبیات سایر مناطق ایران نیز به کار رفته در واقع اشاره به رعایت شأن افراد داشته و تأکیدی است بر اینکه باید با هرکسی مطابق رفتار خودش رفتار کرد.

13. اِذا جارَکَ بِخَیرٍ اَنتَ بِخَیر

اگر همسایه ات در خیر باشد تو هم در خیری. این ضرب المثل تأکیدی است بر رعایت حقوق همسایگی و ارزش همسایه که در اسلام بسیار به آن تأکید شده است.

14. اِسمَع وَ لاتِصَدِگ

بشنو و باور مکن.

15. اِشمَعرَفتِ الحَمیرُ بِاَکلِ اَزنجَبِیلُ

خران را چه معرفتی است به خوردن زنجبیل. این مثل در فارسی نیز گونه به کار رفته است:
« خر چه داند قیمت نقل و نبات ».

16. اَلاَصابِعُ ماهَنَّ سِوَه

انگشت ها یک اندازه نیستند. این ضرب المثل را که هم وطنان فارسی زبان نیز به کار می برند، تأکیدی است بر پذیرش تفاوت ها.

17. اِصبُر وَالصَّبُر مَعلُوم تالیتَهُ

صبر کن و صبر سرانجامش روشن است. این ضرب المثل که تأکید بر صبوری دارد روایات و آموزه های دینی نیز بسیار مورد تأکید قرار گرفته است.

18. اِگعِد عَوَی وَ اِحچی عَدِل

کج بنشین و راست بگو.

19. بِالشَّدایِدُ تِنعُرُفُ الخُوّان

هنگام شداید برادران شناخته می شوند.

20. واحِد یِجُرُ وَ واحِد یِهلِس

یکی می ریسد، یکی پنبه می کند.

21. وَین شاهِدَکَ یا اَبُوالحُصَین گالَ ذَیلیِ

به روباه گفتند کو شاهدت، گفت دمم.

22. یَراویِکَ حَنطَه وَ یُبایِعکَ شَعیِر

گندم نمای جوفروش ( خانچی و جواهر کلام، 1375 )
منبع مقاله :
باقری چوکامی، سیامک؛ (1391)، قوم عرب، تهران: امیرکبیر، چاپ اول